سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۵۰ ق.ظ
بی اعتنایی به نذر
حاج شیخ مهدی کرمانشاهی از پدر بزرگوارش
نقل می کرد:
در حرم حضرت اباالفضل العباس (ع) مشرف بودم ایاّم ، ایاّم زیارتی و حرم مملو از
جمعیت بود، در این اثناء مرد و زن عربی با هم مشغول زیارت خواندن شدند و دور ضریح
طواف می کردند تا اینکه به بالای سر حضرت اباالفضل (ع) رسیدند.
یک وقت دیدم همسر آن مرد عرب به ضریح چسبید به طوری که تمام اعضایش از سر و صورت و
پیشانی و بینی و شکم و دست و پا همه به ضریح میخ کوب شد. از هول این حادثه صدای
ناله و شیون مردم بلند شد و هر چه خواستند او را از ضریح جدا کنند نمی شد تا اینکه
صدای فریاد شوهرش بلند شد و گفت : یا عباس
زن من پیش شما گرو باشد من الان می روم گاومیش را می آورم و بعد رفت . معلوم شد اینها گاومیشی را نذر حضرت کرده بودند ولی بعد پشیمان شده و به نذرشان
عمل نکرده بودند.
کم کم مردم جمع شدند به نحوی که حرم و رواق و ایوان طلا پر از جمعیت شد و جلوی رفت
و آمد بسته شد.
همه منتظر نتیجه بودند که آخرش چه می شود.
ما گمان کردیم منزل این عرب دو سه فرسخی شهر است و رفتن و آمدنش چند ساعت طول می
کشد ولی مثل اینکه نزدیک بود، چون بعد از ساعتی دیدم افسار یک گاومیش چاق را گرفته
و دارد می آید.
به مجرد وارد شدمردم هلهله و شادی کردند و صلوات فرستادند. (1)
پاورقی
1- الوقایع و الحوادث ، 3/44، معجزات وکرامات ، 44
۹۲/۰۸/۰۷
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
...
یا حســـــــــــــــین