چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۴۵ ب.ظ
شعر !
اتل متل توتوله چشم تو چشم گلوله
اگر پاهات نلرزید نترسیدی قبوله
دیدم که یک بسیجی نلرزید اصلاً پاهاش
جلو گلوله وایستاد زُل زده بود تو چشاش
گلوله هم اومدو از دو چشم مردونه
گذشت و یک بوسه زد بوسهای عاشقونه
عاشقی یعنی اینکه چشمهایی که تا دیروز
هزار تا مشتری داشت چندش میاره امروز
اما غمی نداره چون عاشق خداشه
بجای مردم خدا مشتری چشماشه
یه شب کنار سنگر زیر سقف آسمون
میای پیش رفیقت تو اون گلوله بارون
با اینکه زخمی شده برات خالی میبنده
میگه من که چیزیم نیست درد میکشه میخنده
چفیه رو ور میداری زخم اونو میبندی
با چشمای پر از اشک تو هم به اون میخندی
انگاری که میدونی دیگه داره میپّره
دلت میگه که گلچین داره اونو میبره
زُل میزنی تو چشماش با سوز و آه و با شرم
بهش میگی داداش جون فدات بشم دمت گرم
میزنی زیر گریه اونم تو آغوشته
تو حلقه دستاته سرش روی دوشته
چون اجل معلق یه دفعه یک خمپاره
هزار تا بذر ترکش توی تنش میکاره
یهو جلو چشماتو شره خون می گیره
برادر صیغهایت توبغلت میمیره
هیچ میدونی چه جوری یواش یواش و کمکم
راوی یک خبرشی یک خبر پراز غم
به همسفر رفقیت که صاحب پسر شد
بری بگی که بچه یتیم و بیپدر شد
اول میگی نترسین پاهاش گلوله خورده
افتاده بیمارستان زخمی شده، نمرده
زُل میزنه تو چشمات قلبتو میسوزونه
یتیمی بچه شو از تو چشات میخونه
درست سال شصت و دو لحظة تحویل سال
رفته بودیم تو سنگر رفته بودیم عشق و حال
تو اون شلوغ پلوغی همه چشارو بستم
دستهاتوی دست هم دورسفره نشستیم
مقلب القوب رو با همدیگر میخوندیم
زورکی نقل ونبات تو کام هم چپوندیم
همدیگر و بوسیدیم قربون هم میرفتیم
بعدش برا همدیگر جشن پتو گرفتیم
علی بود و عقیلی من بودم و مرتضی
سید بود و اباالفضل امیرحسین و رضا
حالا ازاون بچه ها فقط مرتضی مونده
همونکه گازخردل صورتشو سوزونده
آهای آهای بچه ها مگه قرار نذاشتیم
همیشه با هم باشیم نداشتیما، نداشتیم
بیاین برا مرتضی که شیمیایی شده
جشن پتو بگیریم خیلی هوایی شده
میسوزه و میخنده خیلی خیلی آرومه
به من میگه داداش جون کار منو تمومه
مرتضی منم ببر یا نرو، پیشم بمون
میزنه تو صورتش داد میزنم مامان جون
مامان میاد ودست بابا جون و میگره
بابام با این خاطرات روزی یه بار میمیره
فقط خاطره نیست که قلب اونو سوزونده
مصلحت بعضیها پشت اونو شکونده
برا بعضی آدما بندههای آب و نون
قبول کنین به خدا بابام شده نردبون
۹۳/۱۲/۰۶
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.