( رهپویــان علی:. (علی یــــار :.

حسین، میزان سنجش صداقت آدمی است و قبول ولایت حسین، براتِ آزادی انسان از جهنم پلیدیهاست

( رهپویــان علی:. (علی یــــار :.

حسین، میزان سنجش صداقت آدمی است و قبول ولایت حسین، براتِ آزادی انسان از جهنم پلیدیهاست

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
( رهپویــان علی:.  (علی یــــار :.
سالهاست
که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر
تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود
را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است
بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز
ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به
ولایت.
حدیث موضوعی مهدویت امام زمان (عج)
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
وصیت شهدا
آخرین نظرات
موبایلتو شارژ کن

لوگوی همسنگران
دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۲، ۰۲:۰۴ ب.ظ

حماسه غدیر و آشکار شدن توطئه هاى پنهان

نام کتاب : حماسه غدیر و آشکار شدن توطئه هاى پنهان نام مؤ لف : محمد دشتى پیش گفتار راه رسیدن به وحدت آشنائى و عمل به سنت پیامبر امروزه براى جهان اسلام با تمام تفاوتهاى قومى و نژادى و جغرافیائى ، و براى هفتاد و سه فرقه که با نام اسلام بر روى کره زمین زندگى مى کنند، آنچه که ضرورت دارد، و یک اصل حیاتى به شمار مى آید، ((وحدت و برادرى )) است . تا امکانات بالفعل ، و بالقوه جهان اسلام ، و سرزمینهاى مسلمین ، در جهت نشر و گسترش و تداوم اسلام بکار گرفته شود، و سلطه اجانب و ابرقدرتها از سرزمین هاى اسلامى ، و از ذخائر و معادن مسلمین ، رخت بربندد زیرا: تلخى جدائى و تفرقه را همه چشیدند و حوادث ناگوار جدائیها را همه دیدند، و قرنها به عزا و ماتم نشستند و با همه امکانات نتوانستند در برابر مشتى یهود، و صهیونیستهاى غارتگر و مهاجم از آزادى و استقلال خود دفاع نمایند، و شاهد تاراج اموال مسلمانان ، و قتل عامهاى خونین نباشند. در صورتیکه اگر همه مسلمانان باهم متحد و هماهنگ باشند! و همه امکانات مادى و معنوى خود را در راه عظمت اسلام و مسلمین بکار گیرند. هیچ ابرقدرتى نمى تواند بر جان و مال و نوامیس مسلمین تعرض نماید. راه رسیدن به وحدت ملل اسلامى ، و مسلمین سراسر جهان با شیوه ها و روشهاى گوناگونى مى توانند به وحدت و برادرى دست یابند که یکى از آنها، وحدت در ((عقیده و آرمان )) است . زیرا اختلافات در ایدئولوژى ، و مبانى فکرى ، به اختلاف در رفتارها، کنش ها و واکنش ها کشانده مى شود. همه مى پرسند: آیا راهى براى وحدت در عقیده و آرمان وجود دارد؟ آیا مى شود به یک تفکر ناب اسلامى دسترسى پیدا کرد؟ آیا ممکن است تمام ملل و فرق اسلامى متحد گردند؟ و به اصول و مبانى واحد فکرى ، به آئین و مذهب واحد، به آداب و رسوم واحد، فکر کنند؟، و هماهنگ گردند؟ و همه اختلافات از میان برود؟ پاسخ سئوالات یاد شده روشن است زیرا: اگر سیره ، و راه و رسم رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) را بدرستى بررسى نمائیم ، آنگونه که بود و مى نمود، شناسائى کنیم راه رسیدن به ((وحدت )) آسان است زیرا ممکن است ، دانشمندان اسلامى در بررسى و تفسیر و تبیین آیات کلى و عام و متشابه قرآن ، دچار اختلافات فکرى گردند، و هر کدام بر اساس ‍ توانائیهاى علمى خود اظهار نظرى متفاوت با دیگران مطرح نمایند. اما در بررسى سیره نبوى ، راه و رسم پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم )، اظهار نظرها، عملکردها، تاءییدها و تشویق هاى آن بزرگ پیامبر الهى ، نمى توانند دچار اختلاف شوند. زیرا رفتار رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) ابهام و تردید ندارد. تفسیر و تبیین متفاوت نخواهد داشت . و جاى هیچگونه شک و تردیدى نیست . حال که همه فرق اسلامى ، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) را قبول دارند و به آن حضرت احترام مى گذارند و به او عشق مى ورزند. و از سراسر جهان به زیارت او مى روند باید با سخنان و رفتار و کردارش آشنا گردند، و آن را بکار گیرند که همه اختلافات فکرى ، در تمام هفتاد و سه فرقه موجود، برطرف خواهد شد اگر رسول گرامى اسلام تشکیل حکومت داد، و سرپرستى امت اسلامى را به عهده گرفت ، و جنگ و صلح داشت پس هیچکس تردیدى ندارد که : دیانت عین سیاست ، و سیاست عین دیانت است و اسلام از سیاست جدا نیست و سکولاریسم ، یک توطئه غربى و عوامل غرب در جوامع دینى شرق است در بررسى احکام دینى که در فرق اسلامى با تفاوتهاى فراوانى موجود است ، با همین روش موفق خواهیم بود که بدانیم : رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) چگونه نماز مى خواند؟ چگونه وضوء مى گرفت ؟ چگونه به حج مى رفت ؟ چگونه سجده مى کرد؟ که با پیروى از سنت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) اختلافات از میان رخت برمى بندد. ضرورت آشنائى و عمل به سنت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آشنائى با سیرت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) پایان دهنده همه تفرقه ها، و اختلافات فکرى ، عقیدتى است ، که براى حل تضادها، و ریشه کن شدن اختلافات میان صفوف مسلمین ، حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) براى هدایت شورشیان خوارج ، ابن عباس را اعزام مى دارد، و به او رهنمود مى دهد که : با قرآن بحث گفتگو نداشته باش ، زیراى بسیارى از خوارج قرآن مى خوانند، حافظ قرآن مى باشند، و گفتگوى شما نتیجه اى نخواهد داشت ، لکن با احادیث و روایات و سنت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با آنان بحث و گفتگو کن که نمى توانند از آن بگذرند، زیرا قرآن کلى و عام است ، و هرکس ‍ مى تواند به نفع خود ((تفسیر به راءى کند))، اما سنت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) صریح و روشن است ، و هرگونه ابهام و تردیدى را ریشه کن مى سازد. به ابن عباس فرمود: لاتخاصمهم بالقرآن فان القرآن حمال ذو وجوه تقول و یقولون ، و لکن حاججهم بالسنة فانهم لن یجدوا عنها محیصا. (با خوارج با آیات قرآن مناظره نکن چرا که قرآن معانى گوناگون دارد، تو چیزى مى گوئى و آنها چیز دیگر، لکن با سنت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بحث کن که در برابر راه و رسم روشن پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) پاسخى نخواهد داشت )(1) دانشمندان اهل سنت که رسول خدا را قبول دارند و خود را با نام ((سنت )) شناساندند (طرفداران راه و رسم پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و آنقدر عاشق پیامبرند که اصحاب او را نیز محترم مى شمارند حتى آنها را که چند روزى هم با پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بودند بزرگ مى شمارند، و سخنانشان را مى پذیرند. پس باید سفارشات رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در حجة الوداع را بپذیرند که : در سرزمین ((جحفه )) در ((غدیر خم )) على (علیه السلام ) را به امامت مسلمین برگزید و همه 120 هزار حاجى از مراسم برگشته ، با على بیعت کردند و تمام اصحاب رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) دست بیعت با على (علیه السلام ) دادند و همه حاضران ، این واقعه را نقل کردند، در کتابها نوشتند. و حدیث غدیر را حفظ کرده ، سینه به سینه منتقل نمودند و شعراى بنام عرب در آن هنگام شعرها سرودند اگر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) محترم است ، و قول و فعل او حجت است پس غدیر خم ، و سخنان رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در ولایت على بن ابیطالب (علیه السلام ) ، و رفتار آن بزرگ پیامبر در بیعت با على (علیه السلام ) حجت است . یک حقیقت غیر قابل انکار است و باور آن جزو اعتقاد و ایمان است و جاى هیچگونه ابهام و شک و تردیدى نیست و هیچکس سخنان صریح و روشن رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) را نمى تواند، با تفسیر و تحلیل متفاوت یا ((تفسیر براءى )) مغرضانه بیالاید از این رو بسیارى از اصحاب رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) با همین روشن بحث مى کردند و مخالفان و منکران ولایت على (علیه السلام ) را به یاد حماسه غدیر و سخنان و بیعت آن روز پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با على (علیه السلام ) مى انداختند، و سپس مى گفت چه جوابى دارید؟ چرا سفارش پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) را از یاد برده اید؟ به امید روزى که در عمل به سنت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) هماهنگ گردیم ، تا وحدت امت اسلامى را در سراسر جهان نظاره گر باشیم . انشاءالله . محرم الحرام 1375 شمسى قم - محمد دشتى . ویژگیهاى غدیر خم 1 - اجتماعى بى همانند 2 - فراوانى و انبوه حاضران 3 - تحقق بیعت عمومى 4 - کیفیت والاى حماسه غدیر 5 - صراحت در گفتار پیامبر 6 - گواهى حاضران 7 - راویان فراوان حدیث غدیر با بررسى روشهاى مبارزاتى حضرت زهرا سلام الله علیها و مورد ارزیابى قرار دادن استدلالها و براهین آن بزرگ زن جهانیان ، که همواره در طرح حماسه غدیر مى کوشید و در نهان و آشکار و در سخنرانیهاى عمومى و پاسخهاى انفرادى همه جا تلاش مى کرد تا: حماسه غدیر را بشناساند اهداف غدیرخم را به رخ بکشد حماسه غدیر را جاودانه سازد و با خطبه معروف رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در غدیرخم ، بحث و مناظره نماید پیام غدیرخم را براى اتمام حجت بکار گیرد هر خواننده اى را وامى دارد تا بپرسد که : غدیرخم چه ویژگیهایى دارد؟ که آنهمه توجه حضرت زهرا سلام الله علیها را بخود جلب کرده است ؟ اهداف غدیرخم چیست ؟ و رسالت آن کدام است ؟ و بار تبلیغاتى آن چگونه است ؟ و چرا با زنده ساختن ((حماسه غدیر)) مى توان ، همه گمراهان را هدایت کرد؟ و عذرها و بهانه ها را مردود دانست ؟ و راه حق و هدایت را شناخت ؟ اول - اعلام امامت در اجتماع بى همانند: یکى از ویژگیهاى ((حماسه غدیر))، اعلام امامت حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) در اجتماعى بى مانند بود که نه درگذشته چنان جمعیتى با جاذبه هاى معنوى گرد آمدند و نه در آینده چنان اجتماع با شکوهى تحقق یافت در اینجا به برخى از جوانب شکوهمند آن اجتماع بى همانند اشاره مى شود: 1 - اجتماعى از سراسر بلاد اسلامى : مردمى که در غدیرخم گرد آمدند، و با امام منصوب از طرف خداوند بزرگ بیعت کردند، مردم یک شهر و قبیله ، یک منطقه و ناحیه نبودند، از یک نژاد و قومى گرد نیامدند، بلکه از سراسر بلاد اسلامى با شنیدن خبر شرکت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) در مراسم حج ، بسوى کعبه و پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) شتافتند. از شرق و غرب از شمال و جنوب کشور پهناور اسلامى از نژادهاى گوناگون از قومیت ها و ملیت هاى متفاوت از سیاه و سفید از سرمایه داران و نیازمندان از زورمداران و ناتوان ها از بى سواد و باسواد از مهاجر و انصار و از همه جا و از همه شهرها و روستاها و بلاد اسلامى (نه تنها مردم مکه و مدینه ) براى مراسم حج گرد آمدند، و سپس در غدیرخم به امر الهى درنگ کردند، و پیام الهى را در ولایت و امامت پس از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) شنیدند، و با امام خود بیعت کردند، که چنین اجتماعى دیگر هرگز پدید نیامد 2 - جاذبه معنوى حاضران در غدیر: گردهم آئى حاجیان ((90 یا 120 هزار نفر)) در غدیر خم ، تنها یک اجتماع نظامى یا سیاسى نبود، بلکه جاذبه معنوى داشت همه ، احرام پوشیده و مراسم حج بجاى آورده و در عرفات و منى دل را شسته و در طواف و سعى سبکبار شده بودند داراى حالت معنوى بودند، و از روحى پر نشاط برخوردار، و با حالت پذیرش و تسلیم به سخنان پیامبرشان گوش فرا دادند. 3 - انگیزه معنوى گردهم آئى غدیر: پس از اعمال حج ، همه در حال بازگشت بودند، که در سرزمین غدیرخم ، آن اجتماع عظیم حاجیان پراکنده مى شد، مصرى ها، عراقى ها، یمنى ها، مدنى ها، هر کدام به راه خود مى رفتند که پیک وحى فرمان ابلاغ امامت را آورد و رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمان داد تا جمعیت باز ایستند آنها که جلوتر رفتند بازگردند و آنان که هنوز نیامده اند به جمعیت ملحق شوند اجتماع انبوه حاجیان در آن روز انگیزه هاى مادى ، یا تنها سیاسى و نظامى نداشت ، بلکه بر اساس فرمان الهى ، و دستور پیامبر اسلام شکل گرفت ، تا امامت على (علیه السلام ) و ولایت اهل بیت علیهما السلام تحقق یابد. دوم - فراوانى و انبوه حاضران : فراوانى و انبوه جمعیت حاجیان در روز غدیرخم که از سراسر بلاد اسلامى گرد آمده بودند یکى دیگر از ویژگیهاى حماسه غدیر است ، و تعداد جمعیت را 90 تا 120 هزار نفر نقل کرده اند، که بهنگام بازگشت به شهر و دیار خویش در روز 18 ذى الحجة الحرام ، در منطقه غدیرخم ، به فرمان الهى گرد آمده و پس از شنیدن پیام رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) با امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) بیعت کردند(2). سوم - تحقق بیعت عمومى و همگانى : رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) از آغازین لحظه هاى بعثت ، و دعوت علنى مردم به اسلام ، ولایت و رهبرى حضرت امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) را مطرح ، و تا آخرین لحظه هاى عمر با برکتش (ماجراى حدیث قلم و دوات ) این حقیقت را به روشنى بیان فرموده ، تذکر داد. و تنها به اعلان و اظهار عقیده و سفارش و وصیت اکتفاء نفرمود، بلکه در انتظار اوامر الهى بود تا افکار عمومى مسلمین جهان را بیدار کند، و آراء مسلمین را در پذیرش امامت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام ) هماهنگ نماید که سرانجام در یک رفراندوم عمومى ، و اجتماعى بى همانند، از همه اقشار مسلمین ، بیعت با امام على بن ابیطالب ، تحقق پذیرد، و در آرزوى رسیدن پیک وحى لحظه شمارى مى کرد، که جبرئیل در غدیرخم فرمان الهى را ابلاغ فرمود: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک (اى پیامبر الهى ، آنچه از طرف خدا به سوى تو نازل گردیده ، امروز به همگان ابلاغ کن )(3) که از نظر اصول دموکراسى ، و شیوه هاى انسانى انتخابات ، در جهان گذشته تاکنون ، بى نظیر مى باشد زیرا: رهبران دنیا یا با کودتا قدرت را بدست مى گیرند و یا با روشهاى دروغین مردم را اغفال مى کنند و یا هرگز به آراء عمومى مردم توجهى نداشته و ندارند در سقیفه ، ابابکر با 21 راءى ، ناگهان به خلافت مى رسد، و خود نیز بارها اعتراف کرد که : خلافت من ناگهانى ((فلتة )) بود و دومى در گرفتن قدرت ، کارى به آراء و افکار عمومى نداشت نه شورائى مطرح بود و نه انتخاباتى نه مراجعه به افکار عمومى مسلمین وجود داشت و نه حتى مراجعه به آراء مهاجرین و انصار موجود در شهر مدینه تنها مى گفتند: با وصیت ابابکر، عمر به خلافت رسید!! و سومى نیز در یک شوراى شش نفره ، که داماد عمر (عبدالرحمن بن عوف ) حق ابطال یا قبول آراء موجود را داشت ، ((حق وتو)) خلافت را بدست گرفت حال آنکه غدیرخم تحقق یک حماسه بى همانند، در انتخاب رهبرى بود، زیرا: 1 - نصب الهى دخالت داشت . 2 - پیام رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) روشنگر راه انتخاب کنندگان بود 3 - 120 هزار شرکت کننده از یک شهر و قبیله نبودند، بلکه از سراسر بلاد اسلامى ، و به همه اقشار انسانى تعلق داشتند که به امر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با على (علیه السلام ) بیعت کردند. 4 - و بیعت کردن ، و انتخاب رهبرى ، عمومى و آزاد و آشکارا بود. چهارم - کیفیت والاى حماسه غدیر پس از انجام مراسم معنوى حج (نه در یک اجتماع نظامى یا سیاسى ) و در میان انبوه مسلمین سراسر بلاد اسلامى (120 هزار نفر) درگذرگاه غدیر بهنگامه پراکنده شدن حجاج یمنى و مصرى و عراقى و شامى و مدنى انگیزه گردهمائى ، دستور رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) و فرمان الهى (نه قدرت طلبى ) بود. در حضور پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و با نظارت پیک وحى بود در آخرین سفر حج پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و آخرین دستورالعملهاى سرنوشت ساز وحى الهى بدون هرگونه ابهام و اشاره و کنایة در روز روشن (نه پشت درهاى بسته ، یا باغ اهل سقیفه ) با اعلام عمومى و رسمى (نه کودتا و انحراف افکار عمومى ) و با آگاهاندن مسلمانان (با ایراد خطبه اى گویا که همگان را به احکام الهى و دستورات دینى ، آشنا ساخت ، و زحمات و کوشش هاى رسالت را بیان فرمود، و خیرخواهى خود را نسبت به امت اسلامى تذکر داد، و همگان اعتراف کردند که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) پیامبر دلسوز، مهربان ، نصیحت گر، و عاشق امت است .) آنگاه فرمان بیعت با امیرالمؤ منین على بن ابیطالب (علیه السلام ) را صادر فرمود، که : تا غروب آفتاب ، مردان و تا پاسى از شب گذشته ، زنان مسلمان با آنحضرت بیعت کردند. پنجم - صراحت در گفتار در روز غدیرخم ، در آن قیامت عظمى ، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: اکنون حضرت جبرئیل بر من نازل شد تا پیام الهى را بهمگان اعلام کنم پس اعلام کنید: ((رفتگان باز گردند، و آنانکه هنوز نرسیده اند به ما ملحق شوند.)) پس از اجتماع 120 هزار حاجى که از مراسم بازگشته بودند، در آن هواى گرم ، بر روى جهاز شتران بالا رفت ، و پس از حمد و سپاس پروردگار، و تذکر دادن نعمت هاى فراوان الهى ، و یادآورى زحمات و رنج بزرگ دوران رسالت ، و اتمام حجت با انبوه مسلمانان سراسر بلاد اسلامى ، به تشریح و تبیین پیام الهى در امامت على بن ابیطالب (علیه السلام ) و فرزندان او تا قیام قیامت ، پرداخت با کلماتى : گویا و رسا فصیح و بلیغ روشن و آشکار بى ابهام و کنایه بى استعاره و اشاره با زبانى قابل فهم عموم مردم حاضر در صحنه بى ترس و هراس و بدون شک و تردید که پس از آن خطبه گویا و بیان جاودانه و رسا، هیچکس در راه هدایت ، و انتخاب امام برحق ، تردیدى نداشت در اینجا به برخى از قسمت هاى مهم سخنرانى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) اشاره مى کنیم : 1 - اعلان نزول پیک وحى براى معرفى امامت پیامبر گرامى فرمود: ان جبرئیل (علیه السلام ) هبط الى مرارا ثلاثا یاءمرنى عن السلام ربى و هو السلام اءن اءقوم فى هذا المشهد، فاعلم کل ابیض و اءسود اءن على بن اءبى طالب اءخى و وصیى و خلیفتى على امتى والامام من بعدى الذى محله منى محل هارون من موسى ، الا انه لانبى بعدى ، و هو ولیکم بعد الله و رسوله و قد اءنزل الله تبارک و تعالى على بذلک آیة من کتابه . (انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤ تون الزکوة و هم راکعون )(4) و على بن اءبى طالب الذى اقام الصلوة و آتى الزکوة و هو راکع یرید الله عز و جل فى کل حال .(5) (همانا جبرئیل (که درود خدا بر او باد) سه بار بر من نازل شد، و سلام خدا را رساند، و فرمود که در این مکان (غدیرخم ) توقف نمایم ، و به سیاه و سفید شما اعلام کنم که على بن ابیطالب ، وصى و جانشین و پیشواى شما بعد از من است ، جایگاه او نسبت به من ، مانند هارون نسبت به موسى پیامبر است ، با این تفاوت که پس از من پیامبر نخواهد آمد، على (علیه السلام ) پس از خدا و پیامبر رهبر شماست ، و خداوند بزرگ آیه اى در قرآن در همین مسئله نازل فرمود که : همانا رهبر و سرپرست شما خدا و رسول او و کسانى که ایمان آورند، و نماز را بپاى دارند، و در حال رکوع زکات بپردازند. و مى دانید که على بن ابیطالب ، نماز را بپاداشت ، و در حال رکوع زکات پرداخت و در هر حال خدا را مى طلبید) 2 - علل صبر و انتظار پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آنگاه به علل ((سیاست صبر و انتظار)) اشاره مى کند که چرا تاکنون صبر کرده و براى على (علیه السلام ) بیعت عمومى نگرفته است . و ساءلت جبرئیل (علیه السلام ) اءن یستعفى لى السلام عن تبلیغ ذلک الیکم - ایها الناس - لعلمى بقلة المتقین ، و کثرة المنافقین ، و ادغال الآثمین ، و حیل المستهزئین بالاسلام ، الذین وصفهم الله فى کتابة : (باءنهم یقولون بالسنتهم ما لیس فى قلوبهم و یحسبونه هینا و هو عند الله عظیم )(6) و کثرة اذاهم لى غیر مرة ، حتى سمونى اذنا، و زعموا اءنى کذلک لکثرة ملازمتة ایاى ، و اقبالى علیه ، و هواه و قبوله حتى اءنزل الله عز و جل فى ذلک قرآنا. (و منهم الذین یؤ ذون النبى و یقولون هو اذن قل اذن خیر لکم ...)(7) و لو شئت اءن اسمى القاتلین بذلک باءسمئهم لسمیت ، و ان اءومى ء الیهم باءعیانهم لاءوماءت ، و ان ادل علیهم لدللت ، و لکنى والله فى امورهم قد تکرمت . (از جبرئیل ((درود خدا بر او باد)) درخواست کردم ، تا مرا از اعلام ولایت على (علیه السلام ) معاف بدارد، زیرا اى مردم مى دانم که تعداد پرهیزکاران اندک ، و شمار منافقان فراوان است ، و گنهکارانى پرفریب ، و نیرنگبازانى که اسلام را مورد استهزاء قرار مى دهند وجود دارند، آنانکه خداوند بزرگ در کتابش نسبت به آنها فرمود: ((با زبانهاى خود چیزى را مى گویند که در دل باور ندارند، و گمان مى برند این کار ساده اى است ، در صورتیکه این گونه دو روئى ها در نزد خدا گناه بزرگى است .)) همانها که بارها مرا آزار دادند، تا آنجا که به من تهمت زدند، و گفتند: ((پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) تسلیم و گوش به فرمان دیگران است و از خود اراده اى ندارد.)) چون من همواره با على (علیه السلام ) بودم ، و او زیاد مورد توجه من بود، نتوانستند از روى حسادت تحمل کنند، تا آنکه خداوند بزرگ آیه اى نازل کرد و پاسخ یاوه گوئیهاى آنان را داد و فرمود: ((برخى از منافقان ، پیامبر را آزار داده مى گویند، او سر تا پا گوش است ، بگو، پیامبر گوش دهنده سخن خوب باشد براى شما نیکو است .)) هم اکنون اگر بخواهیم منافقان را با نام و نشان معرفى کنم ، یا با انگشت به سوى آنان اشاره نمایم ، یا مردم را براى شناخت آنان راهنمائى کنم ، مى توانم . اما من ، سوگند به خدا، نسبت به آنان کرامت و بزرگوارى پیشه مى سازم .) 3 - اعلام ولایت عمومى و جهانى امیرالمؤ منین (علیه السلام ) پس از اعلام نزول پیک وحى ، و اهداف معنوى آن ، و افشاگرى نسبت به توطئه هاى منافقان ، و تشنگان قدرت ، و منتظران فرصت ، به اعلام ولایت و امامت پرداخته و اصل امامت و رهبرى را یک ضرورت اجتماعى ، و یک حقیقت غیرقابل انکار مى شناساند. که هیچ قوم و قبیله اى ، هیچ جامعه پیشرفته یا ابتدائى ، نمى تواند بدون امام و رهبر، به تکامل واقعى دست یابد، فرمود: فاعلموا معاشر الناس ! ذلک فیه وافهموه واعلموا اءن الله قد نصبه لکم ولیا و اماما فرض طاعته على المهاجرین و الانصار، و على التابعین لهم باحسان ، و على البادى و الحاضر، و على الاعجمى و العربى ، و الحر و المملوک و الصغیر و الکبیر، و على الاءبیض و الاءسود، و على کل موحد، ماض حکمه ، جاز قوله ، نافذ امره ، ملعون من خالفه ، مرحوم من تبعه ، و صدقه ، فقد غفرالله له و لمن سمع منه و اءطاع له ... ثم من بعدى على ولیکم و امامکم باءمر الله ربکم ، ثم الامامة فى ذریتى من ولده الى یوم تلقون الله و رسوله . (بدانید اى جمعیت انبوه ! همانا خداوند على (علیه السلام ) را رهبر و امام شما قرار داد، و فرمانبرى او را بر مهاجرین و انصار، بر پیروان مهاجرین و انصار که راه نیکى پیمایند، بر اهالى شهرها و روستاها، بر حاضر و غائب ، عرب و عجم ، آزاد و بنده ، کوچک و بزرگ ، سیاه و سفید واجب کرده است . و بر هر خداپرستى ، حکم او جایز و قول او نافذ، و فرمان او واجب است . کسى که با او مخالفت کند ملعون ، و کسى که از او پیروى کند به رحت الهى خواهد رسید تصدیق کننده او مؤ من است ، خدا او را، و آنکس را که از او شنوائى داشته ، و اطاعت کند مى آمرزد. آنگاه پس از من ، امام شما على (علیه السلام ) است ، امامى که به امر پروردگار شما تعیین گردیده ، و پس از او، امامت در خاندان من از فرزندان على (علیه السلام ) تا روز قیامت قرار خواهد داشت ، روزى که شما خدا و پیامبرش را ملاقات خواهید کرد.)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تمامي حقوق این سایت و مطالب آن متعلق به سری وبلاگ های .:رهپویان علی:. مي باشد - رونوشت ازآن باذکر منبع بلامانع است
.:رهپویان علی:.
.: رهپویان علی :. ( علی یار )
فرهنگی
سیاسی
مذهبی
علمی