( رهپویــان علی:. (علی یــــار :.

حسین، میزان سنجش صداقت آدمی است و قبول ولایت حسین، براتِ آزادی انسان از جهنم پلیدیهاست

( رهپویــان علی:. (علی یــــار :.

حسین، میزان سنجش صداقت آدمی است و قبول ولایت حسین، براتِ آزادی انسان از جهنم پلیدیهاست

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
( رهپویــان علی:.  (علی یــــار :.
سالهاست
که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر
تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود
را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است
بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز
ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به
ولایت.
حدیث موضوعی مهدویت امام زمان (عج)
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
وصیت شهدا
آخرین نظرات
موبایلتو شارژ کن

لوگوی همسنگران
پنجشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۰۰ ب.ظ

اطمینان به شهادت

عملیات «بدر» در منطقه‏ى «هورالهویزه» انجام مى‏شد. گردان «موسى بن جعفر علیهماالسلام» و گردان «حضرت امیر علیه‏السلام» خط شکن بودند. در سایه‏ى ایثار و شجاعت تک‏تک عزیزان، مسافت حدود سى کیلومتر از هور را با بلم پیمودند و پس از عبور از کمین‏ها به خط پدافندى دشمن یورش بردند و آن را در هم شکستند. «آقاخانى» فرمانده دلاور گردان موسى بن جعفر علیهماالسلام در جریان پاتکهاى پى در پى دشمن از ناحیه‏ى دست و پا مورد اصابت تیر و ترکش قرار گرفته و به شدت مجروح شد. با اصرار زیاد هم‏رزمان، او به پشت خط منتقل و در اورژانس پاسگاه سه، مورد مداوا قرار گرفت. آقاخانى دوباره قصد داشت به خط، عزیمت کند. یکى از بچه‏ها - که دوست صمیمى و قدیمى او بود - به وى گفت: «همین جا بمان؛ فکر مى‏کنم اگر وارد منطقه شوى، به شهادت برسى!». آقاخانى با اطمینان کامل گفت: «اگر تو فکر مى‏کنى، من یقین دارم!». سپس با شوقى بسیار، اضافه کرد: «مى‏خواهم در کنار بچه‏ها باشم». و با لبخندى که همیشه بر لبهایش نقش مى‏بست، اورژانس را ترک کرد و ساعاتى بعد، پیکر خونین و مطهرش را دیدم! آرى، او با تنى زخمدار و مجروح، مشغول هدایت نیروها بود که ناگهان تیرى به سرش اصابت کرد. رحمت و رضوان الهى بر آن دلداده باد. (خودشکنان، مرتضى جمشیدیان، لشکر 14 امام حسین (ع)، تابستان 75، ص 43) راوى: مهدى حاجیان نبردى جانانه و رسیدن به آرزو گردان از قداست خاصى برخوردار بود؛ چرا که افرادى پاک، با تعالى بسیار، پیکره‏ى آن را تشکیل مى‏دادند که «سید عباس میرطاووسى» یکى از آنان بود. شب عملیات در منطقه فاو (دریاچه‏ى نمک» موقع وداع، بچه‏ها یکدیگر را در آغوش مى‏کشیدند و حلالیت طلب مى‏کردند. سید، مرا در آغوش گرفت و گفت: «على جان! کارى ندارى؟ دیگر مرا نخواهى دید. امشب شهید مى‏شوم، حلالم کن!»؛ اما در آن حال، منظورش را نفهمیدم. بالاخره، عملیات شروع شد و ما وارد عملیات شدیم. بچه‏ها جانانه مى‏جنگیدند. صبح شد. سراغش را از هر کس گرفتیم، سکوت آنان به معناى آن بود که او به لقاءالله پیوسته است. حالات عجیبى داشت؛ کم صحبت مى‏کرد و گزیده. اگر در نشستهاى دوستانه، قدرى بلند مى‏خندید، خودش را به سه روز روزه‏ى نذرى محکوم مى‏کرد. از هیچ کس درخواستى نداشت. همیشه کارهایش را خود انجام مى‏داد. قصد داشت به زیارت حضرت رضا علیه‏السلام برود. اما نزدیک بودن عملیات، او را از این کار بازداشت. وقتى به شهادت رسید، پیکر پاکش به اشتباه به مشهد منتقل و پس از طواف ضریح مطهر حضرت رضا علیه‏السلام به اصفهان انتقال داده شد و به این آرزوى خود نیز رسید. (خودشکنان، مرتضى جمشیدیان، لشکر 14 امام حسین (ع)، تابستان 75، ص 38) راوى: على یار محمدیان
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۲۸

نظرات (۱)

salam
mamnamn az matlabeton
az weblog man ham bazded koned
http://yaraneashooraee.mihanblog.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تمامي حقوق این سایت و مطالب آن متعلق به سری وبلاگ های .:رهپویان علی:. مي باشد - رونوشت ازآن باذکر منبع بلامانع است
.:رهپویان علی:.
.: رهپویان علی :. ( علی یار )
فرهنگی
سیاسی
مذهبی
علمی