( رهپویــان علی:. (علی یــــار :.

حسین، میزان سنجش صداقت آدمی است و قبول ولایت حسین، براتِ آزادی انسان از جهنم پلیدیهاست

( رهپویــان علی:. (علی یــــار :.

حسین، میزان سنجش صداقت آدمی است و قبول ولایت حسین، براتِ آزادی انسان از جهنم پلیدیهاست

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
( رهپویــان علی:.  (علی یــــار :.
سالهاست
که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر
تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود
را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است
بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز
ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به
ولایت.
حدیث موضوعی مهدویت امام زمان (عج)
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
وصیت شهدا
آخرین نظرات
موبایلتو شارژ کن

لوگوی همسنگران
دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۰۹ ب.ظ

پیشینه‌ تاریخی‌ و اجتماعی‌ شیعیان‌ لبنان‌

داده‌های‌ موجود در مورد تاریخچه‌ استقرار شیعیان‌ در لبنان ‌، به‌ هیچ‌ وجه‌ قابل‌تأکید مطلق‌ نیست‌ . به‌ نظر می‌رسد نسب‌ شیعیان‌ در جنوب‌ لبنان‌ که‌ محل‌ اصلی‌ استقرار آنهاست ‌، به‌ قبیله‌ «عامله‌» باز می‌گردد . به‌ همین‌ علت ‌، ناحیه‌ای‌ کوهستانی‌ در جنوب‌ لبنان‌ که‌ از صیدا تا صور گسترش‌ یافته ‌، به‌ «جبل‌ عامل‌» معروف‌ شده‌ است‌ . علمای‌ شیعه‌ جبل‌ عامل‌ مدعی‌اند که‌ طایفه‌ شیعه‌ لبنان‌ از تمامی‌ جوامع‌ شیعه‌ به‌ جز حجاز ، قدیمی‌تر است‌ . آنان‌ تأسیس‌ جامعه‌ شیعه‌ جبل‌ عاملی‌ را به‌ ابوذر ، صحابی‌ پیامبر اکرم‌ (ص‌) که‌ از نخستین‌ حامیان‌ دعوی‌ خلافت‌ و جانشینی‌ حضرت‌ علی‌ (ع‌) بعد از پیامبر (ص‌) بوده‌ ، نسبت‌ می‌دهند . مشهور است‌ که‌ ابوذر توسط‌ عثمان‌ ، خلیفه‌ سوم ‌، از مدینه‌ به‌ دمشق‌ و از آنجا توسط‌ معاویه‌ به‌ روستای‌ «میس‌ الجبل‌» در لبنان‌ فعلی‌ تبعید شده‌ بود . واقع‌ امر این‌ است‌ که‌ درباره‌ سرآغاز بسط‌ و انتشار تشیع‌ در جنوب‌ لبنان‌ اطلاع ‌چندانی‌ در دست‌ نیست‌ . از نظر تاریخی‌ نمی‌شود ثابت‌ کرد که‌ ابوذر غفاری‌ در تشیع‌ جبل‌ عامل‌ مؤثر بوده‌ است ‌. آنچه‌ مسلم‌ است‌ اینکه‌ در قرن‌ سوم‌ هجری‌ (نهم‌ میلادی‌) مناطقی‌ از عراق ، ایران‌ ، شام‌ ، شمال‌ آفریقا و مصر شاهد جریانی‌ از تشیع‌ بوده‌ است ‌. احتمالاً آنگاه‌ که ‌خاندان‌ شیعی‌ «حمدانیان‌» در حلب‌ فرمانروایی‌ می‌کردند ، اکثریت‌ مسلمانان‌ سوریه‌ و لبنان‌ ، شیعه‌ بودند . شواهدی‌ که‌ از گفته‌های‌ برخی‌ سیاحان‌ آن‌ عصر در دست‌ است ‌، این‌احتمال‌ را تأیید می‌کند . «ناصرخسرو» که‌ در سال‌ 439 هـ . ق (1047 م‌) از شهر صور در جنوب‌ لبنان‌ می‌گذشته ‌، گفته‌ است‌ که‌ اکثر مردم‌ این‌ ناحیه‌ شیعه‌ بوده‌اند ولی‌ قاضی‌ شهر سنی‌ بوده‌ است ‌. علاوه‌ بر جنوب‌ لبنان ‌، در شمال‌ استان‌ بقاع‌ نیز در مناطق‌ بعلبک‌ و هرمل‌ ، شیعیان‌ زیادی‌ مستقر هستند . عده‌ای‌ دیگر از شیعیان‌ در شهر طرابلس‌ و منطقه‌ کسروان ‌در شمال‌ لبنان‌ سکونت‌ دارند . اهالی‌ کسروان‌ در قرون‌ پیشین‌ صد در صد شیعه‌ بوده‌اند . شهر طرابلس‌ نیز یکی‌ از پایگاه‌های‌ مهم‌ شیعه‌ و حکومت‌های‌ اسلامی‌ به‌ خصوص‌ در عصر فاطمیان‌ و عمایان‌ - دولت‌ اخیر از دول‌ شیعه‌ امامیه‌ در شام‌ بوده‌ - به‌ شمار می‌آمده‌است‌ . فتح‌ منطقه‌ شامات‌ به‌ دست‌ «صلاح‌الدین‌ ایوبی‌» و فرمانروایی‌ نخستین‌ حکام‌ ایوبی ‌و بعد از آنها ، سلطه‌ ممالیک‌ که‌ همگی‌ دشمنی‌ آشکاری‌ با شیعیان‌ داشتند ، اوضاع‌ فوق را دگرگون‌ کرد . «ابن‌ تیمیه‌» یکی‌ از روحانیون‌ اهل‌ سنت و موسس افکار وهابیت ‌، فتواهایی‌ علیه‌ شیعیان‌ صادر و خود نیز شخصاً در لشکرکشی‌ سوم‌ ممالیک‌ شرکت‌ کرده‌ بود . در این‌ میان‌ ، شیعیان‌ در آماج ‌فشارها و تضییقات‌ گوناگون‌ واقع‌ شدند . مرزبندی‌ میان‌ اهل‌ سنت‌ و شیعیان‌ لبنان‌ که‌ تا آن‌ ایام‌ چندان‌ مشخص‌ و استوار نبود ، به‌ تدریج‌ بسیار شدت‌ و قوت‌ یافت‌ . در چنین ‌شرایطی‌ بسیاری‌ از شیعیان‌ لبنان‌ که‌ مورد قتل‌ و اسارت‌ قرار گرفته‌ بودند ، برای‌ نجات ‌خویش‌ به‌ مذهب‌ سنت‌ گرویدند و تغییر مذهب‌ دادند . به‌ گونه‌ای‌ که‌ در حال‌ حاضر ، شهرطرابلس‌ و شمال‌ لبنان‌ ، عمدتاً محل‌ استقرار اهل‌ سنت‌ است‌ و صرفاً نقاط‌ کوچک‌ و پراکنده‌ای‌ در آنجا در اختیار شیعیان‌ باقی‌ مانده‌ است ‌. به‌ تدریج‌ شیعیان‌ به‌ عنوان‌ اقلیتی‌ مذهبی‌ در مناطق‌ دور افتاده‌ و امن‌ که‌ از دسترس‌حکمرانان‌ مرکزی‌ دور بود ، سکنی‌ گزیدند . «آلبرت‌ حورانی‌» تأکید شهید اول ‌، شمس‌الدین‌ محمد بن‌ مکی‌ (734 تا 786 ه.ق ) بر نقش‌ عامل‌ در جامعه‌ را تا حدودی‌ ناشی‌ از دور افتاده ‌بودن‌ شیعیان‌ از تعرض‌ و تعدی‌ صاحبان‌ قدرت‌ می‌داند . در تاریخ‌ شیعه‌ جبل‌ عامل‌استمرار یک‌ سنت‌ علمی‌ - دینی‌ در همین‌ نواحی‌ دور افتاده‌ و فقیر روستایی‌ بدون‌ حمایت‌ حکام‌ شهرهای‌ بزرگ‌ مشاهده‌ می‌شود . علاوه‌ بر قدرت‌ و قوت‌ ایمانی‌ و اعتقادی‌ شیعیان‌ جبل‌ عامل ‌، دورافتادگی‌ نسبی‌ جبل‌ عامل‌ از مراکز قدرت‌ نیز مؤثر بوده‌ است ‌. دورافتادگی ‌این‌ مناطق ‌، سطح‌ پایین‌ زندگی‌ و بالاخره‌ فقر منابع‌ اقتصادی‌ آن‌ همگی‌ سبب‌ شده‌ بودند که‌ حکام‌ شهرهای‌ بزرگ‌ مادامی‌ که‌ مردم‌ این‌ ناحیه ‌، مایه‌ و منشأ تهدید سیاسی‌ نبودند ، خود را برای‌ تصرف‌ یا کنترل‌ مستقیم‌ آن‌ به‌ زحمت‌ نیندازند . در نتیجه ‌، این‌ ناحیه‌ توسط‌ اربابان ‌محلی‌ اداره‌ می‌شد که‌ برخی‌ از آنان‌ شیعه‌ بودند و می‌توانستند از هم‌ مذهبان‌ خود حمایت‌ و پشتیبانی‌ کنند . عثمانی‌ها که‌ در سال‌ 1516 میلادی‌ وارد لبنان‌ شدند ، آخرین‌ سلسله‌های‌ سنی‌ مذهب‌ بودند که‌ بر این‌ کشور حکومت‌ کردند . شیعیان‌ در دوران‌ عثمانی‌ها ، مجدداً با ظلم‌ و ستم‌ مواجه‌ شدند . نکته‌ عجیب‌ اینجا بود که‌ دشمنی‌ عثمانی‌ها با شیعیان‌ بیش‌ از دشمنی‌آنان‌ با مسیحیان‌ بود . لذا پدیده‌ تغییر دین‌ در جنوب‌ لبنان‌ بر اثر این‌ ظلم‌ و ستم‌ ، متداول‌ و از پدیده‌های‌ بسیار معروف‌ در تاریخ‌ لبنان‌ شد . در این‌ میان‌ ، بسیاری‌ از خاندان‌های‌ شیعه‌ مورد تعقیب‌ واقع‌ شدند . این‌ امر در منطقه‌ «جزین‌» در جنوب‌ لبنان‌ عیان‌تر بوده‌ است‌ . بسیاری‌ از خانواده‌های‌ مسیحی‌ در این‌ منطقه‌ در اصل‌ شیعه‌ و برخی‌ از آنان‌ از زمره‌ سادات‌ بوده‌اند ، به‌ همین‌ علت‌ ، اسامی‌ همچون‌ «سید جوزف‌ هاشم‌» در این‌ منطقه‌ بسیار به ‌چشم‌ می‌خورد . شهید اول‌ و شهید ثانی‌ که‌ از فقهای‌ بزرگ‌ عالم‌ تشیع‌ هستند ، از اهالی‌جزین‌ بوده‌اند . از سوی‌ دیگر ، برخی‌ از خاندان‌های‌ شیعه‌ به‌ دلایل‌ مختلف‌ ، در ازای‌ انجام‌ وظایف‌ و فرمانبرداری‌ از عثمانی‌ها ، امتیازاتی‌ ویژه‌ در زمینه‌ فئودالیسم‌ گرفتند تا بدین‌ترتیب ‌، عثمانی‌ها را نسبت‌ به‌ اطاعت‌ طایفه‌ شیعه‌ از حاکمان‌ مرکزی‌ آسوده ‌خاطر گردانند . طولانی‌ بودن‌ دوران‌ حاکمیت‌ اهل‌ سنت‌ بر لبنان‌ ، در مراحل‌ مختلف‌ خود باعث‌ شد که‌ همان‌ مکانیزم‌های‌ تدافعی‌ که‌ شیعیان‌ را در همه‌ اماکن‌ استقرار خود در میان‌ اکثریت‌ اهل‌ سنت‌ متمایز ساخته‌ ، در نزد شیعیان‌ لبنان‌ نیز به‌ وجود آید . این‌ مکانیزم‌ها عبارت‌ بودند از «تقیه‌» و «عدم‌ اطمینان‌ به‌ اهل‌ سنت‌ و بر حذر بودن‌ از آنان‌». شیعیان‌ در واقع‌ از صحنه‌ سیاسی‌ لبنان‌ به‌ دور بودند ، به‌ خصوص‌ در قرن‌ نوزدهم‌میلادی‌ که‌ لبنان‌ تحولی‌ سیاسی‌ ، اجتماعی‌ و فکری‌ را پشت‌ سر می‌گذاشت ‌. در این‌ زمان ‌، فاصله‌ و شکاف‌ میان‌ شیعیان‌ و همسایگانشان‌ زیادتر شد . در این‌ قرن‌ که‌ مارونی‌ها با فرانسه ‌، دروزی‌ها با انگلیس‌ ، ارتدوکس‌ها با روسیه‌ و اهل‌ سنت‌ با عثمانی‌ها روابط‌ محکمی‌ داشتند ، تنها شیعیان‌ بودند که‌ از حمایت‌ بیگانگان‌ و در واقع‌ ، هرگونه‌ حمایت‌ خارجی‌ محروم‌ بودند . فقط‌ گاهی‌ از جانب‌ حکام‌ قاجار نسبت‌ به‌ رفاه‌ حال‌ آنان‌ علاقه‌ای‌ نشان‌ داده‌ می‌شد ؛ به‌ ویژه‌ زمانی‌ که‌ بعضی‌ از تجار ایرانی‌ در جبل‌ عامل‌ و بقاع‌ سکنی‌گزیدند . در نواحی‌ شیعه‌ نشین‌ ، نوعی‌ دگرگونی‌ محدود اقتصادی‌ - اجتماعی‌ طی‌ نیمه‌ دوم‌قرن‌ نوزدهم‌ میلادی‌ پدید آمد . اصلاحات‌ ارضی‌ که‌ توسط‌ حاکمیت‌ مرکزی‌ در سال‌ 1858آغاز شد ، به‌ رشد روز افزون‌ گروه‌ کوچکی‌ به‌ نام‌ «اشراف‌» یا به‌ قول‌ لبنانی‌ها «الزعماء»کمک‌ کرد . این‌ گروه‌ توانستند مالکیت‌ اراضی‌ وسیعی‌ را به‌ دست‌ آورند . در اواخر قرن‌ نوزدهم‌ ، طبقه‌ زعمای‌ شیعه‌ پدیدار شدند . بدین‌ صورت‌ که‌ 3 یا 4 خاندان‌ در صیدا ، صور ونواحی‌ دیگر با به‌ دست‌ آوردن‌ مالکیت‌ بر اراضی ‌، حاکم‌ این‌ منطقه‌ شدند . در واقع‌ ، ظهور آنان‌ ناشی‌ از سیاست‌ ارضی‌ عثمانی‌ها بود . بدین‌ ترتیب ‌، ساختار اجتماعی‌ شیعیان‌ درجنوب‌ لبنان‌ ، چهره‌ متفاوتی‌ گرفت‌ و بر اساس‌ خاندان‌های‌ بزرگی‌ که‌ تیول‌های‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ به‌ وجود آورده‌ بودند ، استوار شد . در میان‌ خاندان‌های‌ شیعی‌ ، خاندان‌ «الاسعد» برجسته‌ ترین‌ بود . «علی‌الاسعد» بنیان‌ گذار این‌ خاندان ‌، زمین‌های‌ وسیعی‌ را در مناطق‌ «مرجعیون‌» و «بنت‌ جبیل‌» از عثمانی‌ها دریافت‌ کرد . به‌ همین‌ علت ‌، شیعیان‌ این‌ مناطق ‌، به‌عنوان‌ کارگر نزد این‌ خاندان‌ کار می‌کردند . خاندان‌ «الزین‌» در منطقه‌ «نبطیه‌» و خاندان ‌«الخلیل‌» در منطقه‌ «صور» و خاندان‌ «عسیران‌» در منطقه‌ «صیدا» نیز به‌ همین‌ ترتیب ‌زمین‌های‌ زیادی‌ از عثمانی‌ها دریافت‌ کردند . تمرکز ثروت‌ در دست‌ زعمای‌ شیعه‌ ، تبعات‌ سیاسی‌ نیز داشت‌ ؛ زیرا اعضای‌ این‌طبقه‌ ، نمایندگان‌ مناطق‌ شیعه‌ نشین‌ جنوب‌ لبنان‌ در شوراهای‌ اداری‌ محسوب‌ می‌شدند که‌ طی‌ اصلاحات‌ خلافت‌ عثمانی‌ به‌ وجود آمده‌ بود . پیدایش‌ زعما در عین‌ حال‌ به‌ منطقه ‌جنوب‌ شیعه ‌نشین‌ محدود می‌شد و ساختار جامعه‌ شیعه‌ در بقاع‌ همچنان‌ به‌ صورت ‌عشیره‌ای‌ بود . جامعه‌ شیعیان‌ بقاع ‌، به‌ ویژه‌ در منطقه‌ هرمل‌ ، بر اساس‌ پایه‌های عشایری‌ و قبیلگی‌ شکل‌ گرفته‌ و این‌ امر تا به‌ امروز نیز تا حدودی‌ به‌ همان‌ صورت‌ باقی‌ مانده‌ است ‌. لذا قدرت‌ واقعی‌ این‌ طایفه‌ در این‌ منطقه‌ همچنان‌ در دست‌ سران‌ عشایر قرار دارد . به‌ موازات‌ زعما ، خاندان‌های‌ تحصیل‌ کرده‌ علما نیز که‌ از طبقات‌ مختلف‌ جامعه‌ بودند به‌ علت‌ داشتن‌ تحصیلات‌ از وجهه‌ اجتماعی‌ خوبی‌ برخوردار بودند . در رأس‌ این ‌طبقه‌ ، 2 یا 3 مجتهد و در مراحل‌ بعدی‌ ، علما و شیوخ‌ با تحصیلات‌ علمی‌ متفاوت‌ قرارداشتند . از آنجا که‌ علما و روحانیون‌ ، پایگاه‌ اقتصادی‌ گسترده‌ای‌ نداشتند به‌ هم‌ پیمانی‌ با طبقه‌ اول‌ (زعما) تکیه‌ می‌کردند و این‌ مسئله‌ آنها را در تدوین‌ یک‌ خط‌ سیر مستقل‌ سیاسی‌ با محدودیت‌ روبرو می‌کرد . با این‌ حال‌ ، چهره‌ مستقل‌ خود را حفظ‌ کرده‌ بودند و همین‌ به‌ آنها امکان‌ می‌داد که‌ میان‌ خاندان ‌های‌ اشرافی‌ و بقیه‌ طبقه‌ جامعه‌ شیعه‌ میانجیگری‌ کنند . طبقه‌ سوم ‌، طبقه‌ روستاییان‌ و دهقانان‌ بود که‌ به‌ طور گسترده‌ تابع‌ زعما بودند . بنابراین ‌، مناطق‌ شیعه‌ نشین‌ جنوب‌ به‌ سه‌ دسته‌ «زعما»، «علما» و «روستاییان‌ و دهقانان‌»تقسیم‌ شده‌ بودند . اکثر شیعیان‌ از لحاظ‌ جغرافیایی‌ در انزوا ، از لحاظ‌ سیاسی‌ ضعیف‌ و از نظر اقتصادی‌ تابع‌ حکومت‌ خاندان‌های‌ فئودالی‌ باقی‌ ماندند . در این‌ میان‌، «جبل‌ لبنان‌» در سال‌ 1861 میلادی‌ در اثر فشار قدرت‌های‌ اروپایی‌ بر امپراتوری‌ عثمانی‌ ، به‌ خود مختاری‌ دست‌ یافت ‌. این‌ راه‌ حل‌ برای‌ خاتمه‌ دادن‌ به‌ جنگ‌ میان‌ مارونی‌ها و دروزی‌ها تهیه‌ شده‌ بود . تعداد جمعیت‌ شیعیان‌ در این‌ منطقه‌ خود مختار از 6 درصد مجموعه‌ کل‌ جمعیت‌ منطقه‌ تجاوز نمی‌کرد . شیعیان‌ در شمال‌ لبنان‌ به‌ ندرت‌ یافت‌ می‌شدند و در نیمه‌ دوم‌ قرن‌ نوزدهم‌ نیز بیروت‌ که‌ به‌ مرکز تجاری‌ ، فرهنگی‌ ، اداری‌ و سیاسی‌ تبدیل‌ شده‌ و بسیار پیشرفت‌ کرده‌ بود ، محل‌ استقرار شیعیان‌ نبود . شیعیان‌ همچنین‌ در جنوب‌ و بقاع ‌، حاشیه ‌نشین‌ باقی‌ ماندند و این‌ امر باعث‌ تشدید عقب‌ ماندگی‌ آنان‌ شد . در حالی‌ که‌ سایر مناطق‌ لبنان‌ در ازای‌ پیشرفت‌های‌ اقتصادی‌ و مداخلات‌ روز افزون‌ قدرت‌های‌ مختلف‌ اروپایی ‌، شاهد بروز جریان‌های‌ فکری‌ جدید و مکتب‌های‌ مختلف‌ دینی‌ بودند . بدین‌ ترتیب ‌، شیعیان‌ با ضعف‌ اجتماعی‌ ، سیاسی‌ و اقتصادی‌ وارد قرن‌ بیستم‌ شدند .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۱۱

نظرات (۱)

salam
mamnamn az matlabeton
az weblog man ham bazded koned
http://yaraneashooraee.mihanblog.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تمامي حقوق این سایت و مطالب آن متعلق به سری وبلاگ های .:رهپویان علی:. مي باشد - رونوشت ازآن باذکر منبع بلامانع است
.:رهپویان علی:.
.: رهپویان علی :. ( علی یار )
فرهنگی
سیاسی
مذهبی
علمی